ناله سر کن ، داغ مرا تازه تر کن
شرح هجران مختصر کن، مختصر کن
سینه من پر شرر شد ، پر شرر شد
ملک الشعرای بهار ، 90 سال پیش سخن از مرغی گفت : مرغی زندانی در قفس، مأیوس ونالان،سرخورده و سرشار از ناامیدی ؛ به این بلبل پر بسته کنج قفس می گوید :
" مرغ سحر ناله سرکن ، داغ مرا تازه تر کن " ........
راه آزادی نشانش می دهد. چاره کار را می گوید :
" زآهِ شرربار این قفس را بَرشِکَن و زیر و زِبَر کن "
" بلبلِ پَربسته ز کنجِ قفس درآ، نغمه آزادیِ نوع بشر سَرا "
اما مرغ محبوس بهجای نغمه آزادی، آه و ناله می کند، گله و شکایت دارد : از ظلم ظالم، جور صیاد، عهد شکنی و بی وفایی .....
...
...
" مرغ بی دل شرح هجران مختصر ، مختصر کن "
" کز غم تو، سینه من، پُرشرر شد، پُرشرر شد "
- ۹۶/۰۶/۲۱